شاعر : حسن کردی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب
مـائـیـم در پـنـاه تویا حـضرت جـواد محـتاج یک نگاه تو یا حضرت جواد
هـستیم عذرخواه تو یا حضرت جواد قـربان روی مـاه تو یا حضرت جواد
مـا زنـده ازعـطـای جـوادالائـمـهایـم
یک عـمـرخـاک پـای جـوادالائمهایم
هرکس که خاک پای توشد سرفرازشد ازمـنّـت عـطـای هـمـه بـینـیـاز شـد
حرزت دراین زمانۀ غم چارهساز شد گـفـتـیـم یا جـواد ودربـسـتـه بـازشد
غیرازجواد واژهای انـدازۀ تو نیست
لطفی شـبـیه لطف پـرآوازۀ تو نیست
بر این دل شکستهام ای جان نگاه کن مـائـیم واین زمـانـۀ بـحـران نگاه کن
بر حـال روزگـار پـریـشان نـگـاه کن آقـا بهجـان شـاه خـراسـان نـگـاه کـن
ای مـرهـم هـمیـشـگی خـسـته جانیام
لـطـفینداشت بـیکـرمت زنـدگـانیام
ای در شـکـوه نـام تـودرمـان دردهـا سـر میرسد کـنـار توکـتـمـان دردها
هـرچـنـد بـر دلــم زده بــاران دردهـا درمـان اگرتویی که به قـربان دردها
آقـا تـمـام زنـدگـیام زیـر دین توسـت دردل همیشه حرف تو و کاظمین توست
دست جواد خـسـتۀ بـخـشـش نمیشود وقت عـطا مـعـطل خـواهش نمیشود
آقـام جـزبه نـورسـتـایـش نـمـیشـود مدحشبه صدکتاب نگارش نمیشود
درماندهایم و خـندۀ مولاعـلاج ماست این اشک شوق درشب دنیا سراج ماست
وقتی که غم به شانه سرازیر میشود حتی جوان ز زندگیاش سیرمیشود
درعـنـفـوان زنـدگیاش پـیـرمیشود لبخـنـد دشـمنان بهدلـش تـیـرمیشود
مثـل پـدردلـش به غـریـبی دچـار شد
زهـرا زداغ عـمرکـمش داغـدارشد